سیو نهمین نشست کافه آینده با موضوع: «بر قلههای دانش» با همکاری خانه اندیشهورزان ایران در تاریخ 20 آذر 1402 برگزار شد.
🔰 اهم محور اظهارات شرکتکنندگان در کافه آینده سی و نهم:
آقای دکتر انصاری؛ عضو هیات علمی پژوهشگاه زلزله
آن چیزی که ما باید دنبالش باشیم و گمشده علم و فناوری و بحثهای نظری و عملی در کشور ماست، حکمت است. شکر خدا این بحث حکمتبنیان بودن در برنامه هفتم توسعه هم ذکر شده. باید دانشگاه حکمتبنیان داشته باشیم و به سمت مرجعیت علمی پیش برویم و این نکاتی هست که سرلوحه وزارت علوم و وزارت بهداشت ما به عنوان مراجع علمی ما قرار گرفته است. این مساله هم باعث نگرانی و هم باعث خوشحالی است، خوشحالی از بابت جاری شدن در گفتمان انقلاب فرهنگی ما و باعث نگرانی است چرا که ممکن است به شدت دچار سطحینگری شویم.
آقای بهجتپناه؛ دانشآموخته فلسفه
ایجاد کردن امید برای 50 سال تا 100 آینده در انسانها یک علم است و مسیرمان به سمت آینده این است که اول از همه تمام موسسات دانشبنیان خبره هستند کنار هم گردآوری شوند. باید گردآوری علوم و دانشمندانمان را داشته باشیم و شبکهسازیهایی کنیم که خارج از همه قراردادها باشد. شاید کسی نمازخوان نباشد ولی از کسی که نمازخوان است کارآیی بیشتری داشته باشد، چرا باید غربالگری شود و کار از او گرفته شود؟ این باید پاسخ داده شود. تا وقتی خودی و غیرخودی در خودمان وجود دارد، خارج از خودمان چه کسی به ما رحم میکند؟
خانم چیتی؛ کارشناس ارشد روابط بینالملل
مرکز تمدن اسلامی، امام زمان است و بنابراین محور علمی که ما میخواهیم تعریف کنیم امام زمان است و مواردی که حول ایشان اتفاق میافتد. امام زمان، علم آینده تحققیافته است. همچنین ما با مفهوم شفا مواجه هستیم. یعنی انسان برای تغییر کاستیهایش نیازی ندارد که تغییر جسمی و فیزیکی برایش رخ دهد و قادر است که ابعاد دیگری در انسان فعال شود. و این یعنی این که به واسطه امام و مفاهیم حول آن ابعاد جدیدی در علم پزشکی در آینده خواهیم داشت. بحث رفتوآمد امام و طیالارض، همچنین بحث احاطه امام که امام بر همه ما احاطه دارد، این متحولکننده علم داده است. او در هر لحظه قادر است به هر اطلاعاتی که نیاز دارد دسترسی پیدا کند.
آقای دکتر فاتح راد؛ پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف
علوم انسانی مرسوم، شان نظری دارد. مهندسی آنجا که واقعا مهندسی است -نه پیشنیازهایش- شان عملی دارد. پزشکی حلقه واسط بین نظر و عمل است. وقتی نظر و عمل یکپارچه میشود، علوم انسانی و پزشکی و مهندس هم به اتحاد و یکپارچگی میرسد. این امکان وجود دارد که وقتی در این تفکیکها هستیم، نمیتوانیم به آینده عمیق و جامع بپردازیم و مسیر حرکتمان هم درست طرحریزی نمیشود اما از این سختی نباید هراسید. اگر به دنبال تمدن جدیدی هستیم، باید تلاش کنیم. در خطبه 182 نهجالبلاغه از ترجمه مرحوم شهیدی، حضرت میفرمایند امام زمان کسی است که جامه حکمت پوشید و جز به حکمت نپرداخت و حکمت گمشدهاش بود. جامه، تار و پود دارد و این تار و پود اقیانوسی است و ترکیب این تار و پود، ریاضیات و فیزیک و فلسفه و عرفان جدیدی است و از این فضای جدید عمیق دشوار نباید هراسید.
آقای جاوید؛ تحصیل کرده در حوزه اقتصاد و همکاری با پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف
یکی از دلایلی که در جمهوری اسلامی ایران و سالی که در آن هستیم، نتوانستیم خیلی در دنیا در بعضی شاخههای علمی حرفی برای گفتن داشته باشیم، بحث هزینه-فرصت است. چون ما با یک شخصی روبهرو هستیم که این شخص باید امرار معاش کند. در بحث اقتصاد که جلو میرویم و دیتاها را چک میکنیم، متوجه میشویم طول مدت بحرانهای اجتماعی ما الان کوتاه شده است. ما در کشوری زندگی کنیم که میل به مهاجرت در آن افزایش پیدا کرده و در آن راجع به علم در 50 سال آینده هم صحبت میکنیم و این کمی عجیب است.
آقای مسعودیان؛ بنیاد توسعه فردا
به نظر من در سه لایه چالش داریم: چالش زیربنایی، چالش میانی و چالش روبنایی. درمورد اینکه رابطه اینها باهم چه هست، من به این نتیجه رسیدم که انتقال از چالش زیربنایی به میانی، یعنی شناخت به یادگیری توسط زبان است. انتقال از یادگیری به فناوی توسط عمل است و معکوسش انتقال از فناوری به یادگیری توسط تدبر است و انتقال از یادگیری به شناخت توسط باورها و تقویت باورهاست.
خانم دکتر مفتاحپور؛ مدرس دانشگاه
برای اینکه ما به نتیجه مطلوبی برسیم، به ابزار نیاز داریم و منظورم از ابزار تکنولوژی نیست، صحبت از ابزارهای دولتی میکنم؛ یعنی بروکراسیای که درست طرحریزی شود و افرادی که بتوانند این بروکراسی را درست مدیریت کنند. در بسیاری از حوزهها طرحهای دانشبنیانی که واقعا برای آینده کشور مهم هستند را اگر در وزارتخانهها پیگیری کنید، میبینید که به نتیجه نمیرسد، چون بعضا مدیران دولتی ما دو حالت دارند، یا معتقدند که مگر اصلا میشود که ما بتوانیم موفق شویم و دوم اینکه اصلا چرا این کار را انجام دهیم؟ اگر خوب بوده چرا بقیه دنیا سراغ آن نرفتهاند؟ با این حساب اگر بحث ساختار را هم کنار بگذارم، افرادی که به عنوان نرمافزار ادراه آن ساختار هستند و نیروهایی هستند که باید آن ساختار را بگردانند هم اعتقادی به اینکه آینده جامعه ایران باید یک جامعه علمی باشد ندارند یا اینکه اصلا در خودشان نمیبینند این کار را انجام دهند.
آقای موسوی؛ دانشآموخته شیمی
ما در حوزههای هوافضا و پهپاد و حوزههای نظامی خیلی پیشرفت کردیم به این خاطر که تمرکز پیدا کردیم و این مسئله را جلو بردیم به خاطر مسائل خاص خودمان و مسائل دفاعیمان. حالا باید در حوزههای دیگر هم این را اشاعه دهیم تا بتوانیم مرزها را به قله برسانیم و از قله رد شود و آن وقت اینجا به لحاظ عملیاتی یک نکتهای به وجود میآید که ما با توجه به علوم انسانی و کتاب قرآن و نهجالبلاغه و حکمتی که در اعتقادات دینیمان داریم استفاده کنیم و محصولی را به وجود بیاوریم که آن خلاءهایی در تمدن غرب وجود داشته را پوشش دهیم و وقتی این کار را انجام دادیم، خود به خود آنها هم میبینند که ما محصولی بهتر ارائه دادیم و نیاز پیدا میکنند که این را از زبان فارسی و کتابهای فارسی ما در بیاورند.
آقای نصیری؛ فعال در سازمان مردمنهاد مبین
در رابطه با زبان فارسی که موضوع مورد علاقه من است، در همایشی در ایروان ارمنستان شرکت کردیم در بحث شرقشناسی و زبان فارسی و ایرانشناسی و من از رئیس دپارتمانشان پرسیدم که کدام یک از رشتهها اینجا گران است؟ گفت رشته زبان فارسی، چون میخواهند با ایران و تجارت با آن ارتباط برقرار کنند و حتی خیابانی که بین ایران و ارمنستان احداث میکنند به آن جاده مادر میگویند، زمانی که جنگ شده بود از این مسیر پول و وسایل و تغذیه میبردند و این جاده برایشان خیلی مهم بود. یک بار هم همایشی درخصوص بیدل دهلوی در هندوستان در بحث تاریخ تمدن ایران بزرگ داشتیم، با یکی از افغانها که صحبت میکردم گفتم 200 سال پیش که افغانستان از ما جدا شد، گفت نه شما از ما جدا شدید! یعنی آنها خودشان را صاحب تمدن میدانستند که ما از آنها جدا شدیم و من اولین بار بود که این ادبیات را از آنها شنیدم.
خانم رحیمپور؛ علوم اجتماعی دانشگاه شاهد و آموزگار
وقتی یک جامعهشناس میخواهد به تصویر یک جامعه نگاه کند، اولین چیزی که به آن فکر میکند، بحث حاکمیت است؛ اینکه اصلا قرار است حاکمیت ما چه شکلی باشد؟ یعنی حد واصل یک تصویر نقاشی تا یک رویا و هدف برای یک جامعه، بحث حاکمیت است. در کدام حاکمیت است که دانشگاه و مدرسه ما قرار است این شکل باشد؟ به نظرم راجع به بحث حاکمیت و رهبری بیشتر باید فکر کرد تا آن تصویر کاملا ساختارمند شود وگرنه صرفا یکسری حرفهای رویایی خواهند بود.
خانم دکتر رحمتی؛ مدیر اندیشکده مهاد
علم عدالتمحور و حکمتبنیان یا هر علمی که مورد نظر ماست و ادعای این را داریم که میتوانیم در مورد آن جهانشمول حرف بزنیم، لازم است که از سازوکارهایی استفاده کنیم و یا سازوکارهایی را ایجاد کنیم که آن انگاره در جهان غلبه پیدا کند؛ بهعنوان نمونه در زمینه استانداردسازی، اینکه ما در عرصه اقتصاد، بازار و استاندارد همیشه مصرفکننده بودیم و از یک بازهای به بعد گروههایی تصمیم به کنش و اثرگذاری میکنند، به طور مثال در بحث نانو ما مثالهای موفقی از تدوین استاندارد در جهان داریم؛ یعنی بازیگری این حوزه را در عرصه جهانی یاد گرفتیم و عمل کردیم. در زمینه علم هم باید همین فرایندها را طی کنیم و از سازوکارهای موجود استفاده کنیم و یا سازوکار ایجاد کنیم.
آقای رسولی مهربانی؛ اندیشکده زبان و ادبیات فارسی زُفان
معمولا وقتی بحث زبان علم شدن زبان فارسی میشود، ذهنها به سمت حوزههای مهندسی، پزشکی و علوم تجربی میرود و چیزی که کمتر به آن توجه میشود، علوم انسانی است. درحالیکه بهنظر میرسد توانمندی زبان فارسی برای زبان علم شدن در این حوزه بیشتر است. از این جهت که در حوزه فرهنگی ایران بزرگ، کشورها برای اینکه تاریخ و ادبیات خودشان را بفهمند و بشناسند، نیاز دارند زبان فارسی را یاد بگیرند، چنانکه در کشورهایی مانند هندوستان و ترکیه که بخشی از تاریخشان به زبان فارسی نوشته شده، در دانشگاه به طور جدی زبان فارسی را مطالعه میکنند و یاد میگیرند، در نتیجه امکان اینکه زبان فارسی زبان علم شود، در این زمینه فراهمتر است.
آقای دکتر رسولی؛ مدرس دانشگاه کمبریج انگلستان
جامعه علمی هم مثل بسیاری از جوامع انسانی یکسری کارگرساده دارد، و یکسری راهبر. یعنی کسانی دارد که کار گِلِ جامعهی علمی را انجام میدهند، در مقابل کسانی که آن را هدایت و جریاندهی میکنند.ادعای تمدنسازی، و جاانداختن زبان فارسی به عنوان زبان علم وقتی قابل اعتنا است، که ما آدمهایی داشته باشیم که جامعه علمی جهانی را راهبری کنند، نه اینکه برایش تنها کارگری کنند. درآنصورت، عملکرد این دانشبَرها خودبهخود در این راستا خواهدبود که مفاهیم نو، و واژههای نو بیابند، و از کنارِ این تلاش زبان فارسی بیشتر و بیشتر این امکان را خواهدداشت که بهعنوان زبان علم طرح بشود. یعنی آرمان زبان فارسی، میتواند بهصورت یک هدف واقعی طرح بشود.
خانم صفویفر؛ اندیشکده سرو- روانپزشک
ما یک طبقهبندی برای اختلالات روانپزشکی داریم که مبنای کار ما به عنوان روانپزشک است، و نه مبنای کار بلکه مثل یک کتاب مقدس است که ما باید معیاری را که غرب برای سلامت روان تعیین میکند بپذیریم، چنان کورکورانه سرسپرده به این علم غربی هستیم که تصورناپذیر است. غربی که مرجعیت اسلام و شیعه را زیرسوال میبرید، به این فکر کردید که آیا نگرشی که ما نسبت به مرگ داریم و تعریفی که از مرگ داریم، در سلامت جسم و روان ما تاثیری دارد یا ندارد؟ خب صد در صد دارد. در مفهوم خودکشی که یکی از محوریترین مفاهیم روانپزشکی است، در تعریفش، درمانش، مداخلهاش تاثیر دارد یا ندارد؟ آیا میتوانیم این مساله را از دید متفاوتی که داریم وام بگیریم و به عنوان یک علم عرضه کنیم؟
آقای ساکی؛ فعال حوزه کسب و کار
زمانی ایران به سازمان ملل درخواست داده بود که زبان فارسی به رسمیت شناخته شود اما سازمان ملل درخواست ما را رد کرد و گفت زبان فارسی شما آمیخته با زبان عربی است و نمیتوان آن را به عنوان زبان واحد به رسمیت شناخت. در مقالهای خواندم که زبان آلمانی یکسری لغات سختی و غیرقابل تلفظی داشت که آنها را تغییر دادند، چیزی که باز ما در زبان فارسی نداریم. اگر بخواهیم زبان فارسی ما یک زبان قدرتمندی باشد باید فرایند را درست کنیم. وقتی فرایندها درست نباشد، اصلا به نتیجه نمیرسیم. آنهایی که به موفقیت رسیدند، فرایند درستی داشتند.
آقای دکتر صالحی؛ اندیشکده خط و زبان برای ایران
آقای دکتر تیموری؛مسئول توسعه محصولات ویژه آبزیان در شرکت رویاندارو
در حوزه دانشبنیان کم لطفیهایی در این حوزه انجام میشود. من یک دارویی را به سازمان دامپزشکی میبرم، از من میپرسد که کجا تولید شده است؟ یا باید تاییدیه اتحادیه آمریکا را داشته باشد یا اتحادیه اروپا را؛ در این صورت این دارو کمتر از 6 ماه وارد بازار میشود. ولی وقتی به عنوان شرکت دانشبنیان و جوان جویای کار با ایدههای نوین بیایید و دارویی یا ضدانگلی را که تولید کردید ارائه دهید، بیش از چهار سال ثبت تولید همزمان این دارو طول خواهد کشید. این را هیچ شرکتی گردن نمیگیرد تا تولید کند؛ چون یک بنگاه اقتصادی است که میخواهد سریعتر این محصول را وارد بازار کند. مسئله بعد اینکه سرخوردگی در آن فرد به وجود میآید و متاسفانه مسئله مهاجرت پیش میآید.