گزارش دوم از حضور اندیشگاه سرو در پنل تخصصی تولید علم بومی در حوزه سلامت همایش دانشجویی عقیق علم (اردیبهشت 1400/ دانشگاه صنعتی شریف)

 

 

گزارش دوم از حضور اندیشگاه سرو در پنل تخصصی تولید علم بومی در حوزه سلامت همایش دانشجویی عقیق علم (اردیبهشت 1400/ دانشگاه صنعتی شریف)

 

✅ در بخش قبل گزارشی از سخنرانی اول این پنل ارائه شد که جمع‌بندی آن به‌این‌ترتیب بود:

با به رسمیت شناختن رابطه‌ی متقابل میان علم و جامعه، ما به دو معنا می‌توانیم از ایده‌ی علم بومی دفاع کنیم. اولاً مسیرهای پژوهشی علم مدرن در کشورهای توسعه‌یافته، برای کشورهای دیگر قابل بومی‌سازی هستند. یعنی دانشمندان می‌توانند و باید، این جریان‌ها را بر اساس اولویت‌ها و ظرفیت‌های جامعه‌ی خود توسعه دهند و اصطلاحاً بومی کنند. و ثانیاً، نظام‌های دانشی پیشامدرنی که در جوامع سنتی وجود داشته و به اتهام جهانی نبودن طرد می‌شدند (مثل انواع طب‌های سنتی) حالا می‌توانند دارای ارزش معرفتی باشند.

 پژوهشگرانی که به رابطه علم و استعمار علاقه‌مندند معتقدند باید از این خرده نظام‌های دانشی در مقابل یکه‌تازی علم مدرن حفاظت کرد، چرا که سلطه‌ی علم مدرن و از بین بردن این میراث‌های معرفتی بخشی از فرآیند استعمار است. بااین‌حال، برای احیا و استفاده‌ی این نظام‌های دانشی در جامعه، باید روش‌شناسی آن‌ها تدقیق شده و در معرض محک و آزمون سایر اعضای جامعه‌ی علمی قرار بگیرند.

 

سخنرانی دوم: تولید علم در حوزه طب سنتی ایرانی؛ موانع، فرصت‌ها و تهدیدها 

 

احیای طب سنتی، گامی در جهت ارتقاء سلامت عمومی؟

 

در گذشته فلاسفه‌ی علم معتقد بودند که علم مدرن محصول به کارگیری خرد ناب و موضوعی جهانی است، و به عبارت دیگر علم بومی وجود ندارد. اما امروزه اثر باورهای فلسفی، ارزش‌های اجتماعی، اخلاقی، و حتی دینی در تولید علم به رسمیت شناخته می‌شود. تولید علم بومی در حوزه‌ی سلامت علاوه بر بومی‌سازی طب مدرن و هدفمند کردن آن به سمت ظرفیت‌ها و نیازهای بومی آن کشور، به معنای احیاء و ترویج طب سنتی همان کشور نیز می‌شود. ازآنجاکه علوم پزشکی با سلامت افراد جامعه مرتبط هستند، لازم است در توسعه‌ی آن‌ها پیشینه‌ی تاریخی و نیازهای اعضای جامعه نیز لحاظ شود.

شاید به همین دلیل است که سازمان جهانی بهداشت -به‌عنوان نهادی بین‌المللی- در استراتژی‌های خود از توسعه و ترویج طب سنتی هر کشور به‌عنوان روشی قابل‌اجرا برای توسعه‌ی پوشش بهداشتی برای تمام اقشار، حمایت می‌کند.

 

روش‌ها و مبانی طب سنتی ایرانی

طب سنتی ایرانی یک مکتب طبی کامل است. اصول این طب شامل روش‌های تشخیصی، سبب‌شناسی، و درمان با تکیه بر تفاوت‌های بین فردی (مزاج) به‌منظور حفظ سلامت و درمان بیماری‌هاست. این اصول متکی بر پشتوانه‌ی علمی و تجربی چند هزار ساله‌ی ایرانیان است و علاوه بر توجه به سلامت جسم، به جنبه‌های اخلاقی و تربیتی و آموزه‌های اسلامی نیز توجه دارد. در توسعه‌ی طب ایرانی حکیمان بزرگ دوره طلایی تمدن اسلامی نقش مهمی داشته و با بازنگاری و تدوین اصول این طب آن را به پختگی و کمالی نسبی رسانده‌اند.

از جمله خصوصیات این مکتب طبی کل‌نگری و توجه توأمان به جنبه‌های روحانی، جسمانی، روانی و اجتماعی انسان است. علاوه بر این تأکید طب ایرانی بر پیشگیری از بیماری‌ها با اصلاح سبک زندگی، تقویت جنبه‌های معنوی، و فراهم کردن زمینه و شرایط مطلوب برای فعالیت سامانه درونی (قوه مدبره) است.

در درمان بیماری‌ها نیز رویکرد سبب شناسانه و علت درمانی را در پیش گرفته و درمان با استفاده از غذاهای طبیعی را بر درمان دارویی مقدم می‌داند. همچنین داروهای تکی را بر داروهای مرکب، و درمان‌های غیرتهاجمی را بر درمان‌های تهاجمی، ترجیح می‌دهد.

 

چالش‌های احیای طب سنتی در ایران

تولید علم در حوزه طب سنتی ایرانی با چالش‌های مختلفی روبه‌رو است. در حال حاضر شاید اصلی‌ترین چالش پیش روی محققان این حوزه، اتهام «شبه‌علم بودن طب سنتی» است، که توسط بعضی از پزشکان و حتی مسئولان سلامت کشور به آن دامن زده می‌شود. بدیهی است با چنین رویکرد یک جریان پژوهشی خاص در علم با تزریق بودجه و جذب نیروی انسانی حفظ و تقویت می‌شود و سایر رویکردها (مثل طب سنتی) طرد و حذف می‌شوند. در چنین شرایطی بدون توجه به نیاز جامعه (که رشد قارچ گونه عطاری‌ها و گسترش شارلاتانیزم طب سنتی نشانه‌ای از آن است، گرچه در مسیری منحرف) صرفاً در مسیر تحقیق و توسعه‌ی اصولی طب سنتی سنگ‌اندازی می‌شود.

 

فقدان خودباوری و تفکر منطقی، تعارض منافع در حوزه تولید دارو، و خودباختگی متدولوژیک از یک‌سو، و از سوی دیگر دور شدن از مبانی اصلی طب سنتی ایرانی و توجه صرف به بعد جسمی موانع دیگری در مسیر توسعه‌ی طب سنتی هستند.

 

علاوه بر این، غلبه بعد فناورانه‌ی طب ایرانی (مانند حجامت و زالو درمانی) به‌جای اصلاح سبک زندگی، توسعه‌ی ظاهری و سطحی‌نگری در طب ایرانی، و میل به کسب نتیجه با بیشترین سرعت و کمترین زحمت؛ موانع دیگر و تهدیدهایی هستند که در این مسیر وجود دارند که البته تا حد زیادی در طب مدرن هم به‌شدت رواج دارد و خسارت‌های زیادی به بار می‌آورد.

 

اما توسعه و احیای طب سنتی علاوه بر تأثیری که در ارتقاء سلامت عمومی دارد، در حوزه‌ی اقتصاد نیز مزایایی دارد که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. سرمایه‌گذاری روی تولید گیاهان دارویی و داروهای گیاهی، علاوه بر تأثیر مثبتی که روی اشتغال‌زایی و رشد اقتصادی دارد، منجر به خودکفایی در حوزه‌ی دارو و ارتقاء سلامت عمومی با هزینه‌هایی کمتر می‌شود.

 

مجموع مزایا و فرصت‌هایی که در توسعه‌ی طب سنتی وجود دارد، در صورت حذف آفات و آسیب‌هایی که متوجه آن است، می‌تواند برای سیاست‌گذاران حوزه‌ی سلامت انگیزه‌ای برای سامان‌بخشی و هموارسازی مسیر توسعه‌ی طب سنتی ایجاد کند.

 

 

*توضیح: متن فوق گزارشی از پنل تخصصی با عنوان «تولید علم بومی در حوزه سلامت» در همایش عقیق علم، در اردیبهشت 1400 در دانشگاه صنعتی شریف ارائه شد. 

سخنرانی اول ارائه دکتر زهرا زرگر، فارغ‌التحصیل برق شریف و دکترای فلسفه علم با عنوان «تولید علم بومی از منظر فلسفه و مطالعات علم» و سخنرانی دوم با عنوان «تولید علم در حوزه طب سنتی ایرانی؛ موانع، فرصت‌ها و تهدیدها» بود که توسط دکتر مهشید چایچی، پزشک و متخصص طب سنتی از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ارائه شد.

 «عقیق علم» همایشی دانشجویی با محوریت بررسی رابطه علم و فناوری با گفتمان مقاومت است و هسته مرکزی آن متشکل از دانشجویان دغدغه‌مندی است که در فضای علم و فناوری به دنبال ارتباط و الگویی میان علم و نظریه‌ی مقاومت هستند.

 

 

اندیشگاه سرو - مهشید چایچی و زهرا زرگر