در سیاستگذاری عمومی، چرخهای کلیشهای وجود دارد که به صورت نظری فرایند سیاستگذاری را نمایش می دهد. این چرخه با شناسایی مساله یا مشکل شروع شده، در ادامه، مساله صورت بندی می شود و در مرحله سوم از بین پاسخ های موجود و ممکن، یکی انتخاب شده، سپس تصمیم اجرا می شود. در نهایت ارزیابی از نتایج اقدام منتخب صورت میگیرد و چرخه مجدد آغاز میشود.
هر پنج گام این چرخه فرآیندهایی فنی هستند که باید با مشارکت متخصصان فنی انجام شود اما این همه ماجرا نیست! در واقع هیچ یک از گامهای چرخه سیاستگذاری در خلاء و تنها به صورت فنی انجام نمیپذیرند، بلکه نیروهای محیطی همچون ملاحظات سیاسی، گروههای معارض از حیث نوع منفعت و میزان قدرت، تعارضات درون گروهی، گروههای فشار، ساختارهای فرهنگی و اجتماعی، رسانهها و بسیاری عوامل دیگر، بر شناسایی مساله و میزان اهمیت آن، صورتبندی، انتخاب راه حل، اجرا و ارزیابی اثر جدی دارند. اینجاست که نقش اندیشگاهها پررنگ میشود.
سال هاست که اندیشگاهها به عنوان عقل منفصل بدنه حکمرانی که در تمام حلقههای چرخه سیاستگذاری نقش عملیاتی ایفا می کنند، در دنیا مورد استقبال وسیع واقع شده اند. این نهادها با انجام مطالعات بین رشته ای، خوراک فکری را برای تصمیم گیری سیاستگذاران تامین می کنند. اندیشگاهها در کنار فرآیندهای رسمی سیاستگذاری عمومی، دولتی یا حکومتی قرار میگیرند و به تصمیم گیران جامعه، برای گرفتن تصمیمهای راهبردی، در افقهای زمانی بلندمدت کمك کنند. اندیشگاهها به دور از تنش های رسمی موجود در فرآیند قانونی سیاستگذاری (اما متناسب با مواضع اعتقادی و سیاسی حامیانشان) و به دور از روزمرگیهای اجرایی، به تدوین و انعکاس پیشنهادهای عملیاتی و خلاقانه میپردازند و با نوآوریهای خود میتوانند فضای سیاستگذاری و تصمیمگیری را به منافع واقعی ذینفعان، نزدیک کنند.
بر اساس تجربه پانزده ساله بنیاد در راه اندازی اندیشگاههای کوچک و بزرگ در حوزههای مختلف و برای سازمانهای متفاوت کارویژههای اندیشگاهها در چرخه سیاستگذاری در شکل زیر نشان داده شده است:
اندیشگاه مهاد - فاطمه سادات رحمتی