پزشکان؛ فرشتگان قدسی یا دیوهای خونخوار؟
در روزهای اخیر، و با سیر صعودی آمار مبتلایان به کرونا در ایران و جهان، کادر درمان و به ویژه پزشکان، در کلیپها، متنها و تصویرسازیها، به صورت «فرشتههای نجاتبخش»، «سربازان فداکار وطن»، و مانند آنها توصیف شدهاند.
اما در دورانهای مختلف جامعه تصویرهای یکسانی از پزشکان نداشته است و مدام تصاویر متنوعی در ذهن جامعه در حال بازتولید بوده است. به عنوان مثال در دورانهای قدیم پزشکان از مقام معنوی بالایی در نزد مردم برخوردار بودند، اما زمانی را در چند سال گذشته نیز به یاد میآوریم، در ماجرای پرونده پزشکی عباس کیارستمی، در داستان راهاندازی سامانه شکایت از پزشکان، در ماجرای نصب کارتخوان و مالیات پزشکان، که پزشکان به شکل «دیوهای خونخواری» توصیف میشدند که غیر از منافع شخصی مادی خود، به هیچچیز نمیاندیشند و پروای کسی را هم ندارند. هجمههایی که طبعا واکنشهای دفاعی پزشکان را نیز در پی داشت.
به نظر میرسد همه این تصویرها، توام با اغراق و نسخهای به شدت تحریفشده از واقعیت باشد. پزشکان نه «دیوهای خونخوار» هستند و نه «فرشتگان قدسی نجاتبخش». وقتی رابطه پزشک و بیمار به شکل رابطهای به شدت مبتنی بر اقتدار پزشکان تعریف شده باشد، رابطهای که در آن پزشک قادر مطلق باشد و بیمار نقشی منفعل و مطیع محض در برابر او داشته باشد که بی هیچ اندیشه و اختیاری جسم و جان خود را به او میسپارد، آن گونه است که هر بار به گونهای، تصویری اغراق شده و غیرواقعی از پزشک ساخته میشود. رابطهای که در آن دانش و اقتدار در اختیار پزشک است و نقش بیمار فقط وادادگی و اطاعت از اوست.
اما داستان کرونا و تلاش برای اقناع مردم برای تبعیت از دستورات پزشکی در سطح گسترده و برای پیشگیری، وجهه دیگری را پررنگ کرد: پزشکان هر قدر دانش اقتداربخش در اختیار داشته باشند، اگر نتوانند رابطهای با بیمارشان داشته باشند که در آن بیمار هم اقناع شده باشد و مشارکت و سهم داشته باشد، نمیتوانند از دانش خود برای نجات بیماران استفاده کنند.
شاید اکنون زمان آن باشد که مردم به عنوان مخاطبان جامعه پزشکی، از موضع انفعال و بیهوشی زیر دست پزشک، از موضع قربانیان دست و پا بسته، بیرون آیند، نقش فعالانهای در تامین سلامت خود داشته باشند و در تصمیمگیریهایی که مرتبط با سلامت آنهاست مشارکت فعال و آگاهانه داشته باشند.
آن زمان است که پزشکان هم همچون بقیه انسانها، با حفظ درجاتی از اقتدار به دلیل دانشی که در اختیار دارند، آمیزهای از خوبی و بدی، رفتار درست و رفتار غلط، نیازمند نظارت و پاسخگویی و تصحیح اشتباهات خود تلقی خواهند شد؛ رابطهای با محوریت همان چیزی که شاید معنای دقیقتر و مشروحتر «امر به معروف و نهی از منکر» باشد که در اسلام توصیه شده است.
اندیشگاه سرو - فرنوش صفویفر