دومین نشست از «سلسله نشستهای پایداری توسعه سرزمین؛ ناسیاستگذاری» با عنوان «برنامهریزی در فقدان نظریه پایه توسعه و تصویر مشترک از آینده» روز شنبه 6 بهمن 97 در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. این نشستها به منظور «حل مساله» با موضوع برنامهریزی توسعه در ایران و آمایش سرزمین طراحی شده که در آن تلاش میشود با استفاده از دانش نظری حاصل از پژوهشهای انجام شده، و با در نظر گرفتن واقعیتهای میدانی، داشتهها به قاعده، قانون و سیاست تبدیل شود.
رویکرد نشستها، بررسی نقادانه سیاستگذاری شهر و منطقه است و با هدف تدوین درسآموختههای سیاستی برگزار میشوند. این مجموعه، اسباب تصحیح و تکمیل مبانی نظری و ارزیابی عالمانه تجربههای پیشین در این خصوص را فراهم میکنند و از این رهگذر امکان دستیابی به «درسآموختههای سیاستی» در این بخش و پیامد آن «ارتقای سیاستها» فراهم میشود.
سخنرانان نشست دوم، جناب آقای دکتر فتح الله آقاسی زاده، از مدیران سازمان مدیریت و برنامه ریزی و متخصص در حوزه برنامهریزی توسعه و جناب آقای دکتر علی چاپرک متخصص آینده پژوهی اجتماعی به عنوان منتقد برنامهریزی برای توسعه بودند.
در این نشست محورهایی همچون اعتقاد به اصل امکانپذیری «برنامهریزی» برای توسعه یا بیراهه بودن آن؛ نیاز به «چشمانداز مشترک از آینده» و یا گمراه کننده بودن آن؛ چگونگی سیاستگذاری بدون نظریه پایه توسعه؛ انتخاب میان پارادایمهای متعارض و مکاتب توسعه و وضعیت کنونی ایران مورد بحث قرار گرفتند.
آقای دکتر آقاسی زاده به ارائه گزارشی درباره وضعیت ایران در توسعه یافتگی اشاره کردند و با ارائه شواهد و قرائنی بیان کردند که ما در وضعیت قبل از توسعه و پیش نیازهای توسعه قرار داریم. در بخش دوم صحبت ها، ایشان بیان کردند که هر مساله چهار سطح تکنیکال، نهادی، خرد و کلان حکمرانی را دارد. لذا اگر گمان کنیم برنامه ریزی در لایه های تکنیکال و نهادی بدون داشتن پاسخ هایی در لایه خرد و لایه حکمرانی امکان پذیر است، به بدفرجامی خواهیم رسید.
در ادامه ایشان اشاره داشتند که سه بردار حاکمیت، دولت و مردم به طور طبیعی واگرا هستند، اما اگر مقدار آن زیاد باشد، خروجی ای نخواهیم داشت. باید بپذیریم اگر نیمه خالی لیوان و بدفرجامی ها را نبینیم (علیرغم موفقیت های بسیار)، آنگاه سرمایه اجتماعی و تریبون هایمان را از دست خواهیم داد و هر سخن یاوه ای پذیرفته خواهد شد.
دومین سخنران جناب آقای دکتر چاپرک به ریشه ایترین مشکل ما یعنی دوگانهی حاکمیت و مردم اشاره کردند و مهمترین راه پیشرفت را «گفتگو» دانستند. ضمنا ایشان دیگر ملاحظات توسعه را هممعنا دانستن توسعه با توسعه اقتصادی و توسعه صنعتی و توسعه فناوری و توسعه علم؛ تلقی توسعه به مثابه برنامهریزی و غلبه نگاه نئولیبرالیستی در سیاستگذاران و برنامه ریزان دانستند و بیان کردند گزارهای به نام نظریه پایه توسعه نداریم و نباید وجود داشته باشد. تصویر مشترک از آینده باید توسط مردم و نه حاکمیت شکل گیرد و سیاستگذار ابزارهای رسیدن به آن خواست مردم را از میان راه حل های علمی انتخاب کرده و اجرا نماید.
در ادامه حاضران به گفتگو و ارائه نظرات خود پرداختند. اشاره به مسیر رشد روستو؛ ارائه شواهدی مبنی بر توسعه یافتگی در برخی بخشها و توسعه نایافتگی در برخی دیگر از بخش ها؛ علل توسعه نیافتگی و اشاره به نظریه شبکه روابط حقی به معنای تنظیم روابط میان افراد حقیقی و حقوقی مبتنی بر حق، به عنوان راه حل توسعه؛ نیاز به ارائه تعریف مشترک از توسعه؛ ایجاد ساختارهای انعطاف پذیر و تغییرپذیر در برنامههای شهرسازی و نیاز به تسری آن به دیگر حوزههای برنامهریزی؛ تاکید مجدد و چندجانبه در خصوص اهمیت گفتگو و در انتها بیان نگاه های پاردایمی مخالف با سخنرانان از جمله نکات مهمانان نشست بود.
قابل ذکر است که گزارش تفصیلی این نشست در آیندهای نزدیک در همین صفحه منتشر خواهد شد.