کافه آینده پانزدهم با موضوع «چالشهای توسعه طب سنتی در کشور» بیست و سوم شهریور ۱۴۰۰ برگزار شد.
در این برنامه با رویکرد آیندهنگرانه راجع به ظرفیت طب سنتی و نقش آن در توسعه تمدنی، بررسی وضعیت مراکز آموزشی و درمانی طب سنتی و مکمل در دنیا و همچنین آسیبشناسی وضعیت موجود طب سنتی در همهگیری کرونا و راهکارهای رفع این آسیبها صحبت شد.
متن کامل گزارش نشست را در ادامه مطالعه فرمایید:
علیرضا عباسیان عضو هیأت علمی دانشکده طب سنتی دانشگاه تهران، دکتر نفیسه حسینی یکتا مدیرکل دفتر طب ایرانی و مکمل و دکتر آرمان زرگران عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در این جسله سخنرانی نمودند.
در این برنامه با رویکرد آینده نگرانه راجع به ظرفیت طب سنتی و نقش آن در توسعه تمدنی، بررسی وضعیت مراکز آموزشی و درمانی طب سنتی و مکمل در دنیا و همچنین آسیبشناسی وضعیت موجود طب سنتی در همه گیری کرونا و راهکارهای آن صحبت شد.
در ابتدای این نشست ابتدا دکتر علیرضا عباسیان با اشاره به تفاوت تاریخی که بین طرز تفکرغرب و شرق نسبت به تمدن وجود داشته است؛ امتداد این تفاوت را در نگاه به انسان چنین بیان کردند: «رویکرد غربی به تمدن تکثرگرا، جسم محور و تلذذ گرا بوده است؛ اما در شرق نگاه کل نگر و وحدت گرایانه است. تقابل این دو دیدگاه در طب هم ساری و جاری شده به طوریکه در طبهای شرقی با نگاه کلی نگر بیشتر از ابزار فیزیک استفاده میشود و دسته بندی کلی انسانها در جریان تشخیص و درمان بر اساس فنوتیپ و شکل ظاهری انجام میشود؛ در صورتی که در طب غربی با نگاه جزئی نگر بیشتر از ابزار شیمی از جمله مولکولها، آنزیمها و یونها که ریز و متعدد هستند برای تشخیص و درمان استفاده میشود. این دو اگر چه با هم در تقابل هستند اما لزوما مخالفت ندارند. یعنی می توان هر دو نگاه را با هم به موضوع داشت.»
عباسیان با اشاره به اینکه هر کدام از این دو روش طبی، پیوست تمدنی و فرهنگی و سبک زندگی خاص خود را به همراه دارد؛ اضافه کرد: «سیستم شرقی انسان را به سمت سبک زندگی ساده میبرد و سعی دارد بیماری را با غذا و داروهای ساده تک گیاه و در مرحله بعد ترکیبی درمان کند، اما در سیستم دیگر دارای سبک پیچیده و متکثر و داروها و ابزارهای پیچیده است. اگرچه هر دو سیستم از هر دو مدل در شرایطی استفاده میکنند؛ اما الان درباره بنیادهای فکری و پایه و فلسفه هر کدام از این دو سیستم صحبت میکنیم. البته هر دو سیستم کارکرد خاص خودشان را دارند»
وی گفت: «در نگاه تمدنی اگر بخواهیم در طب به جایگاه یک قدرت جهانی دست پیدا کنیم، باید ایده داشته باشیم و ما در همین نوع نگاه طب ایرانی ایده برای دنیا داریم. و این ایده حاصل نوع نگاه به انسان است و این نگاه به انسان باعث میشود طب روش خاص خود را تولید کند. در ضمن ما 13 هزار جلد کتاب در حوزه طب ایرانی داریم که هیچ تمدنی چنین ذخیرهای ندارد. به قول استاد اصفهانی اگر هر جای دنیا چنین گنجینهای داشت آن را بر سر دست میگرفت و از آن موزهها میساخت.»
وی با اشاره به اینکه این دانش در دنیا گسترده شده گفت: «نه فقط طب ایرانی بلکه طب چینی هم در دنیا گسترش یافته چراکه دنیا اکنون به نگاههای طبی کلنگر نیاز دارد.»
وی ادامه داد: «در حال حاضر بیش از 3 هزار بیمارستان طب چینی در چین وجود دارد. بیش از 300 کلینیک در هند داریم که با طب سنتی درمان میکنند. بیش از 2 هزار کلینک فقط در آمریکا داریم که با طب چینی کار میکنند. 21 سال پیش در حدود 500 میلیون دلار فقط صادرات داروهای گیاهی و خدمات طب مکمل چینیها بوده است. هم اکنون حجم گردش مالی این حوزه حدود 100 میلیارد دلار است و باید دید که سهم ما از این گردش مالی چقدر است».
«در آلمان هم از هر 4 پزشک 3 نفر از طب سنتی مکمل استفاده میکند. در فرانسه حدود 40 درصد مردم حتما یک داروی طب سنتی مکمل را استفاده کردهاند. سال 2000 در دوران کلینتون یک کمیسیونی در کاخ سفید تشکیل شد که بعد از دو سال استراتژی در زمینه استفاده از طب سنتی و مکمل را مشخص کردند و نتیجه گزارش این بود که اگر معتقد به دموکراسی هستیم باید به مردم اجازه بدهیم که شیوه درمانشان را خودشان انتخاب کنند و البته زمینه استفاده صحیح و ایمن از این روشها با تحقیقات لازم و نظارت دولت تامین شود. به طور کلی در دنیا دیگر ضرورت استفاده از طبهای سنتی و مکمل یک مساله حل شده است؛ به طوری که در سال 2002 سازمان جهانی بهداشت برای استفاده از طب سنتی استراتژی داده است. در آمریکا تعداد کالجهای خصوصی آمریکایی که آموزش طب سنتی ومکمل میدهند، خیلی زیاد است اما دانشگاههای ایالتی که دانشگاههای رسمی آمریکا هستند و بودجه دولتی دریافت میکنند؛ هر کدام برنامه آموزشی مجزایی در سطوح مختلف، از جمله پی اچ دی، فلوشیپ و دستیاری، عمومی و بازآموزی طب های سنتی و مکمل دارند.»
دکتر زرگران درادامه به بیان اهمیت و جایگاه طب سنتی در دنیا پرداختند. ایشان بیان داشت: «سلامت انسان هدف نهایی همه روشهای طبی است. بنابر این طب امر واحدی است که به علت شناخت ناقص ما از جنبههای مختلف وجودی انسان و راههای حفظ سلامت آن، انواع روشهای طبی بوجود آمده است. بنابر این ظرفیت پاسخ گویی انواع طب های سنتی به مشکلات روز جامعه نباید نادیده گرفته شود. هدف ما ارتقای سلامت در جامعه است و ما در بکار گیری انواع طبهای سنتی لازم است آن را مدرنیزه کنیم و این کار با الگوی تلفیقی قابل انجام است. بخشی از طبهای سنتی که میتواند مشکلات امروزی را پاسخ دهد، دیگر از حوزه تاریخ خارج شده و به حوزه دانش کاربردی وارد میشود. بخشی از طبهای سنتی، حوزه درمان است که در همه دنیا این بخش مورد استفاده و مطرح هست و بنده در حدود 60 کشوری که رفتهام این روش درمانی جزئی از مسیر درمان در آن کشورها بوده است.»
زرگران با طرح این سوال که «آیا کشور ما میتواند در این حوزه مرجعیت پیدا کند؟» گفت: «سر این دانش در اختیار ماست و امکان رسیدن به مرجعیت علمی در این حوزه نسبت به سایر حوزهها بیشتر است. چون هم منابع نظری، علمی و هم منابع دارویی آن هم اکنون در اختیار ماست.»
وی ادامه داد: «تعامل ما با دنیا در این حوزه نشان میدهد که نگاه دنیا به ما اینگونه است که ما یکی از صاحبان این حوزه هستیم. و حرف برای گفتن داریم.»
ایشان با بیان این موضوع که طب سنتی میتواند در اقتصاد مقاومتی نقشآفرین باشد گفت: «طب سنتی ما میتواند بخشی از بار و فشار مالی که بیماریها بر جامعه وارد می کنند را کم کند. این حوزه میتواند ارز آور باشد و اگر بتوانیم خودمان دارو تولید کنیم؛ این دارو میتواند جدیتر از داروهای تولیدی دیگر مانند استامینفون در دنیا رقابت کند؛ چون در دنیا برای این محصول بازار خالی وجود دارد و ما میتوانیم این بازار را پر کنیم. کما اینکه چین توانسته این کار را انجام بدهد.»
وی ادامه داد: «یک مسئله دیگر مسئله فرهنگی است که این دارو دارد با خودش منتقل میکند. این داروهای ما وقتی صادر میشود در واقع بخشی از فرهنگ ما به آن پیوست شده است. وقتی چین سوزن طب سنتی خود را صادر میکند در واقع همزمان در حال صدور نام و فرهنگ خود نیز هست.»
دکتر زرگران درباره ورود ایران به مرکز طب سنتی و مکمل سازمان جهانی بهداشت گفت: «در سازمان جهانی بهداشت در سالهای گذشته ارتباطاتمان به خوبی رشد کرده است و در حال حاضر در شبکه IRCH که در واقع شبکه رگولاتوری یا قانون گذاری گیاهان دارویی است، ما دو نماینده داریم و آمریکا یک نماینده در حالیکه تا 2 سال گذشته هیچ نمایندهای نداشتیم. در حال حاضر سازمان جهانی بهداشت در حال تدوین کدینگ خدمات طب سنتی است که برای بقیه روندهای درمانی وجود دارد و ایران در نگارش آن در حال ایفای نقش است. علاوه بر این طب ایرانی به عنوان یک شاخه از طبهای سنتی و مکمل به رسمیت شناخته شده و تدوین بنچ مارک آن در حوزه درمان و آموزش در جریان است. اگر خوب برنامه ریزی کنیم پس از ده سال ما میتوانیم طب ایرانی را هم در حوزه آموزش، ارائه خدمات درمانی و دارو هم از جهت اقتصادی و هم فرهنگی به کشورهای دیگر صادر کنیم و از آن کسب درآمد کنیم.»
در ادامه دکتر نفیسه حسینییکتا به بیان نقطه نظرات خود پرداخت. وی با بیان اینکه در دنیا اقبال به طب سنتی رو افزایش است بیان کرد: « طبق گزارش مرکز تحقیقات آموزش پزشکی معروف به نصر، امروزه ده درصد از راهنماهای بالینی پزشکی در آلمان با توجه به طبهای سنتی و مکمل نوشته شده است. علاوه بر این 20 سال پیش در هیچ دانشکدهای در آمریکا طب سنتی و مکمل تدریس نمیشد؛ اما در سال 2004 کنسرسیوم یا مجمعی از 23 دانشگاه بزرگ آمریکا برای آموزش طبهای تلفیقی و مکمل به پزشکان عمومی کوریکولوم آموزشی(برنامه درسی) طراحی کردند و در حال حاضر در 75 تا از 125 دانشکده طب رایج آمریکا آموزش این دروس در حال انجام است»
دکتر حسینی یکتا با اشاره به افزایش رشد توسعه اقتصادی و گردش مالی گیاهان دارویی گفت: «در شرایط تحریم فروش گیاهان دارویی جزو معدود حوزههایی است که در آن رشد مثبت صادرات داشتیم. این از جهتی مثبت است و نشان دهنده گنجینه گیاهان دارویی ایران و نقش آن به عنوان یک منبع مهم برای توسعه اقتصاد کشور است و از جهتی منفی است چرا که مصداقی برای خام فروشی است. اما مسلم است که با یک برنامه ریزی درست میتوانیم از این ظرفیت به بهترین شکل استفاده کنیم»
وی گفت:« طب سنتی ایرانی ظرفیت های متعددی دارد. این مکتب نه تنها در پیشگیری میتواند به سلامت جامعه کمک کند، بلکه در بیماریهای نوظهور هم حرف برای گفتن دارد؛ زیرا بیماریها را بر اساس دیدگاه خود تحلیل میکند و بر اساس علائم بیماریها راه حل ارائه میکند. کما این که در طب رایج هم خیلی اوقات جز درمان حمایتی راه حلی وجود ندارد.» وی با اشاره به اینکه طب ایرانی میتواند یک الگوی پیشرفت با نگاهی جدید در نظام سلامت ایجاد بکند؛ تاکید کرد: «این الگوی پیشرفت با تکیه بر پیشگیری و اصلاح سبک زندگی در همه شئونات محقق خواهد شد. طب ایرانی در این حوزه حرفهای زیادی برای گفتن دارد و این منافی استفاده از ظرفیت طب رایج نیست. بنابر این نظام سلامت اگر پیشگیری محور و با استفاده منطقی از ظرفیت انواع روشهای طبی در کنار هم پیش برود مسیر صحیح است ولی سرعت طی این مسیر مناسب نیست.»
وی با اشاره به تأیید استفاده از طب های سنتی توسط سازمانهای بینالمللی بیان داشت: «ما هم اسناد بالا دستی در حوزه طب سنتی داریم. سند ملی گیاهان دارویی و طب سنتی داریم که مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است. بند 12 سیاستهای کلی سلامت ابلاغی از مقام معظم رهبری و پیرو آن ماده 74 برنامه ششم توسعه را داریم. که در آن برنامه «ادغام برنامه طب سنتی در نظام سلامت و توسعه آموزش، پژوهش، بهداشت و درمان» مطرح شده که وزارت بهداشت موظف شده است آن را انجام دهد.»
وی درباره آسیب شناسی وضع موجود گفت: «الان در پایان برنامه ششم توسعه هستیم و ما الان باید بر اساس آنچه در برنامه بوده خدمات طب سنتی را در اختیار عموم مردم جامعه در سطوح چند گانه ارائه خدمات قرار داده باشیم. انتظار داریم که درصد قابل قبولی این موضوع اتفاق افتاده باشد. اما ما در شرایطی هستیم که در سطح یک یعنی خانه بهداشت 0.06 درصد ادغام در سطح یک صورت گرفته است. در سطح 2 یعنی سلامتکدهها ادغام کمتر از 1 درصد است و در بیمارستانها این میزان صفر درصد است.»
مدیر کل دفتر طب ایرانی افزود: «در حال حاضر حدود 700 متخصص طب سنتی ایرانی و حدود 600 پزشک دوره دیده داریم که ارائه خدمت میکنند؛ اما این کافی نیست. سازو کارها نیز باید با سرعت بیشتری فراهم شود. مثلا اگر بخواهیم در بیمارستان یک بخش یا حتی یک واحد برای طب سنتی ایجاد کنیم، قوانین آن باید توسط وزارت بهداشت تدوین شده باشد. باید نیروی مورد تأیید وزارت بهداشت برای ارائه خدمات تربیت شده و باید رشتههایی داشته باشیم که در آن خدمات صحیح مورد نیاز مانند ماساژ و آشنایی با فرآورده های طبیعی به افراد آموزش داده شود. اگر ادغام طب ایرانی در سطوح مختلف نظام سلامت به درستی و در زمان مناسب اتفاق افتاده بود و قوانین و ساز و کارهای ارائه خدمات طب ایرانی کاملا مشخص شده بود، امروز در همه گیری کرونا بهتر میتوانستیم از ظرفیتهای طب ایرانی برای حل این مشکل استفاده کنیم. »