نقش هوشمندی راهبردی در برنامه‌ریزی شهری و منطقه‌ای

  

 

سیاست‌گذاری شهری و منطقه‌ای نیازمند ابزارهایی برای بهبود مکانیسم پویایی فرایندها و کارکردهای درونی خود است. ابزارهای گوناگونی در طول زمان شناسایی و ایجاد شده‌اند تا پویایی موردنظر حاصل شود. در شرایطی که پیچیدگی و عدم قطعیت‌های پیش روی سیاستگذاران بالاست و تصمیم‌گیری نیازمند هوشمندی و کنش فعال نسبت به آینده و محیط بوده، ابزارهایی که هوشمندی تصمیم گیران و سیاست‌گذاران را افزایش می‌دهد بیش‌ازپیش موردنیاز است. طی دهه‌های گذشته، سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران دریافته‌اند که باید راهبردها و رویکردهای جدیدی را در شرایط رقابتی پیش رو و در مواجهه با چالش‌های موجود در بافتار تصمیم‌گیری، یعنی محیطی سریع و در حال تغییر و دارای پیچیدگی‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اتخاذ کنند.

 

 

رشد روزافزون دانش‌محوری، شتاب تغییرات اجتماعی و سیاسی، افزایش ساختارهای شبکه‌ای و تغییر ساختارها ازجمله دلایل شرایط جدید و شکل‌گیری نیاز به سبک‌های نوینی از فرایندهای سیاستی (سیاست پژوهی، سیاست‌گذاری، اجرا و ارزیابی) و اداره امور شده است. این شرایط باعث افزایش پیچیدگی‌ها و عدم قطعیت‌ها در سیاست‌گذاری‌ها، کاهش زمان موجود برای مهیا شدن و در نهایت منجر به الزامی افزون برای روش‌های آینده‌نگرانه شده  است. [1] هوشمندی راهبردی ازجمله مفاهیمی است که در شرایط متلاطم بیرونی باعث افزایش توان پرداختن روشمند به مسائل پیچیده شده و مواجهه با تغییرات سریع و مغفول مانده سیاست‌گذاری و ابعاد اجتماعی و اقتصادی و محیط زیستی آن را فراهم می‌کند. ضمن این‌که آنچه روزبه‌روز بیش‌ازپیش مورد تأکید قرار گرفته است، تغییر جهت‌گیری هرگونه سیاست‌گذاری شهری و منطقه‌ای به سمت حل ابر چالش‌های جوامع و نیز چالش‌های جهانی، به صورتی غیرخطی و مشارکتی است چراکه جوامع مختلف با ابر چالش‌های اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی با ابعاد گسترده و دارای عدم قطعیت بالا روبرو هستند.

 

دلایل زیادی برای نیاز به هوشمندی آینده‌نگر برای پشتیبانی از تصمیمات سیاستی شهری و منطقه‌ای وجود دارد. سیاست‌گذاری در حوزه‌های شهری و منطقه‌ای پدیده‌ای نیست که آثار و پیامدهای آن لزوماً طی مدت‌زمان کوتاه آشکار شود و یا حتی شناسایی شود. سیاستگذاران از این شانس برخوردار نیستند که تا واضح شدن شرایط بتوانند صبر کنند و باید پیش‌ازاین که آثار و شواهد روشن شوند تصمیم‌گیری کنند. پایداری توسعه و تحصیل شرایط مطلوب برای آینده، ریشه در تصمیمات امروز دارد. فلذا هرگونه ابزاری که به بهبود همه‌جانبه سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری در این شرایط پیچیده و دارای عدم قطعیت کمک کند، مفید فایده است و هوشمندی راهبردی از آن جمله است.

 

هوشمندی راهبردی سیاستی را توانایی جمع‌آوری و اشاعه اطلاعات در زمان درست به افراد درست دانسته‌اند. یعنی همه آن مواد خامی که سیاست‌گذار نیاز دارد. لازم به یادآوری نیست که ازآنجایی‌که سیاست‌گذاری و فرایندهای آن، اصولاً پدیده‌هایی سیاسی هستند، تنها داشتن اطلاعات کارشناسی و متقن، منجر به سیاست‌گذاری مطلوب نمی‌شود. بلکه فشارهای گروه‌ها و ذی‌نفعان مختلف داخلی، نظام غالب و مستقر در موضوع سیاست‌گذاری و پیشران‌های جهانی همه بر جهت‌گیری و اجرای سیاست‌ها تأثیر می‌گذارند. پس ابزاری موردنیاز سیاستگذاران است که بتواند علاوه بر ارائه گزینه‌های کارشناسی شده، آن را طی فرایندی سیاسی و اجتماعی، عملیاتی سازد.

 

رویکرد هوشمندی راهبردی سیاستی با دارا بودن ابزارهایی همچون پیش‌بینی، ارزیابی، ره نگاری، مطالعات ترازیابی و از همه مهم‌تر، آینده‌نگاری، توان مواجهه با مسائل پیچیده سیاست‌گذاری را دارا می‌باشد. آینده‌نگاری به‌عنوان چتری برای دیگر ابزارها همچون ارزیابی و پیش‌بینی و ره نگاری، کمک می‌کند که سیاست‌گذار، دانش کافی برای بهبود تصمیم‌گیری با مشارکت همه ذینفعان ذی‌ربط و به‌طورکلی تر در ایجاد اجزای یک حاکمیت پایدار تمرکز داشته باشد، یعنی در تنظیمات نهادی مناسب، رویه‌ها و روش‌های درست برای تنظیم دستورکار سیاستی، اولویت‌بندی، اجرا و یادگیری سیاستی به‌صورت هوشمندانه دخالت می‌کند. هوشمندی راهبردی به کمک این ابزارها می‌تواند با فراهم نمودن هشدارهاي زودهنگام، از اقدامات پیش‌دستانه حمایت کرده و نیز ریسک و عدم اطمینان را در شرایط تصمیم‌گیری را کاهش دهد. علاوه بر آن چون فرایندهای مشارکتی در آن تعبیه شده است، به ایجاد اجماع و عملیاتی شدن برنامه‌ها و تصمیمات کمک جدی می‌کند.

 

آن‌طور که تومو کوسا (2014) از اندیشمندان حوزه آینده‌پژوهی می‌گوید مزایاي استفاده از ابزارهاي هوشمندي راهبردي در سیاست‌گذاری عبارت‌اند از

  • مشارکت: ابزارهاي هوشمندي راهبردي در سیاست‌گذاری، ترکیبی از دیدگاه‌های مختلف ذینفعان درگیر در تصمیم‌گیری را ارائه می‌کنند.
  • عینیت‌گرایی: ابزارهاي هوشمندي راهبردي در سیاست‌گذاری از طریق یکپارچه‌سازی اطلاعات بی‌طرفانه و تجزیه‌وتحلیل‌های دقیق، سیاست‌گذاری را عینی‌تر می‌سازند.
  • هماهنگی و هم‌راستایی: استفاده از ابزارهاي هوشمندي راهبردي در سیاست‌گذاری، سبب یادگیري و درك متقابل در میان ذینفعان شده و تسهیل‌کننده ایجاد توافق و اجماع است.
  • پشتیبانی از تصمیم‌گیری: ابزارهاي هوشمندي راهبردي در سیاست‌گذاری نه‌تنها تصمیم‌گیری که پیاده‌سازی و اجراي تصمیمات اتخاذشده را نیز تسهیل می‌کنند.

 

تلاش برای ایجاد هوشمندی راهبردی زمانی می‌تواند کاراتر و اثربخش‌تر باشد که به‌صورت مداوم در دستور کار قرار داشته و با تصمیمات و سیاست‌های اصلی همگام و هم‌زمان باشد.

 

مشتریان اصلی این رویکرد، مدیران و سیاست‌گذارانی هستند که به نقش کلیدی خود در بازی بزرگ شکل‌دهی به آینده قائل‌اند و در نظر دارند بر بازی‌ای که در آن قرار دارند تأثیری راهبردی ایجاد کنند.

 

اندیشگاه مهاد- فاطمه سادات رحمتی