خانواده و خشونت؛ سهم ما کجاست؟

 

  

خشونت فجیعی که هفته گذشته روی جامعه ما اثر گذاشت، متأسفانه بازتاب واقعیتی است که به شکل‌های گونا‌گون به‌ویژه در روستاها و شهرهای کوچک کشورمان مشاهده می‌شود: خشونت در خانواده. چه می‌شود که خانواده که بایستی محلی امن برای تربیت و انتقال ارزش‌ها باشد، به جولانگاه خشم و خشونت و سرانجام قتلی چنین فجیع تبدیل می‌شود؟

 

 

 

بیش از آن‌که ریشه‌های این قتل را در مسائل شخصی و خاص این خانواده ببینیم لازم است جنبه‌های مختلف آن را در نقص در آموزش، ارزش‌های فرهنگی، بهره‌مندی از خدمات بهداشت روان و حمایت قضایی و قانونی ببینیم.همان نگاهی که این روزها از سوی متخصصان مختلف تلاش داشته تا تصویری از این موقعیت دردناک ترسیم کند و راه‌حل‌هایی برای آن ارائه کند.


اما در این مقطع آن گروهی که کمتر از آن‌ها فعالیت مؤثر و غیرانفعالی می‌بینیم، متولیان دینی و مذهبی هستند.

این در حالی است که جامعه متأثر از التهاب این قتل فجیع، نیاز دارد که حمایت قرص و محکم متولیان دینی را از محیط امن خانواده عمیقاً احساس کند. اگر برخی ارزش‌های غالب در برخی مناطق کشورمان با حساسیت بیش‌ازحد روی دختران باعث اعمال تبعیض و خشونت بر آن‌ها می‌شود، تنها راه اصلاح آن ورود منظومه ارزشی دیگر، یعنی ارزش‌های دینی است که با تأکید بر کرامت و ارزش والای دختران از سلامت جسم و روان آن‌ها حمایت کندشکی نیست که اصلاح قانون، تقویت مراکز مشاوره نیروی انتظامی، وزارت بهداشت و اورژانس اجتماعی نقش بسیار مهمی در کاهش آسیب‌ها و ایجاد بازدارندگی دارد، اما عامل مهم در پیش‌گیری اساسی از این فجایع و فجایع مرتبط مانند خودکشی و خودسوزی دختران و زنان، خشونت‌های جنسی و جسمی و غیره، اصلاح و ارتقای فرهنگی است. اتفاقی که نه با تخریب و تضعیف فرهنگ خودی که با تأکید و ترویج ارزش‌های سالم‌تر متعلق به جزء دیگری از همین فرهنگ یعنی جهان‌بینی و ارزش‌های اسلامی قابل وقوع است.

با دست‌خالی و بدون پشتوانه قوی از ارزش‌های جایگزین نمی‌توان دست به اصلاح و نوسازی هیچ نظام ارزشی ریشه‌داری پرداخت.

در این میان از متولیان و دغدغه‌مندان ارزش‌های دینی انتظار می‌رود به‌جای برخوردهای منفعلانه و سلبی و صرفاً ابراز نگرانی از سوءاستفاده غرب‌گرایان و لیبرال‌ها از این ماجرای دردناک، فعالانه به طرح و حل مسئله بپردازند و در این فرآیند پالایش فرهنگی که به سلامت فرد و جامعه منجر می‌شود، به متخصصان رشته‌های دیگر بپیوندند.از همه دین‌مداران و دین‌شناسان انتظار می‌رود تلاش کنند تا ارزش‌های پیامبرگونه در نگاه به دختران و زنان را، با داده‌های مربوط به قوم‌شناسی و مردم‌شناسی و سلامت روان بیامیزند و به مرحله آموزش رسمی و غیررسمی و به مرحله قانون برسانند. آموزش و قانونی عادلانه و بازدارنده که ریشه در ارزش‌های اسلامی دارد و در هوای این عصر و این جامعه تنفس کرده است.


امیدواریم که در مسیر سوگواری بر این فرزند ازدست‌رفته‌مان به چنین دستاوردهایی برسیم تا از وقوع فجایع این‌چنینی پیشگیری کنیم.

 

 

اندیشگاه سرو - فرنوش صفوی‌فر