صد هزار جلوه از یک تصویر _ مروری بر تقابل دو رویکرد در سیاست‌گذاری بهداشت و درمان؟

 

  

 

صد هزار جلوه از یک تصویر _ مروری بر تقابل دو رویکرد در سیاست‌گذاری بهداشت و درمان؟

 

 در نوشتار پیشین به وجود دو نوع ذهنیت متفاوت نسبت به پزشکی اشاره کردیم: یکی ذهنیت جامعه‌نگر، پاسخگو، با اولویت پیشگیری، عدالت‌محور، بومی، با نگاه به راه‌حل‌های ساده و کم‌هزینه
و دومی ذهنیت تخصص‌گرا، به‌اصطلاح لوکس، مصرف‌گرا، با اولویت درمان و با ترجیح فناوری آن‌هم از نوع وارداتی و گران‌قیمت.

 

در این نوشتار می‌خواهیم ببینیم که آیا این دو ذهنیت فقط در خدمات بهداشتی و درمانی ما وجود دارد؟ یا این ذهنیت‌های معارض تنها یک جلوه از تقابل جدی‌تر و عمیق‌تر را در حیات انسان نشان می‌دهد؟


1-  ذهنیت نوع اول، شباهت زیادی به شعارها و آرمان‌های انقلاب اسلامی دارد، آنجا که از این انقلاب در کلام بنیان‌گذارش به انقلاب محرومان و پابرهنگان و مستضعفان (واژه‌ای قرآنی) تعبیر شد. بعدازآن، نظامی از دل این انقلاب برآمد که داعیه حکومت و مدیریت جامعه بر اساس آموزه‌های دینی اسلام داشت. حکومتی که با شعار استقلال آزادی، می‌خواست ملتی توانمند و متکی‌به‌خود بسازد، به اتکای نیروی مردمی دست بیگانگان را از منابع و ثروت‌های کشور کوتاه کند، همه اقشار مردم را عادلانه از این مواهب بهره‌مند کند و برای رسیدن به این هدف، از نسخه‌های بومی، مبتنی بر دین و آموزه‌هایش راه بجوید.
چه موافق باشیم و چه نه، خیل عظیمی از مردم در آن زمان به این جنبش و این آرمان‌ها پیوستند و در همه‌پرسی سال 58 نیز با اکثریت قاطع به آن‌ها رأی مثبت دادند. بنابراین می‌توان با جدیت اذعان داشت که این اهداف و آرمان‌ها خواست بدنه اصلی مردم ما بوده است.

 

2- اما ذهنیت دوم چطور؟ آیا میل به مصرف‌گرایی، تجملات، رفاه، استفاده از خدمات و الگوهای گران‌قیمت تخصصی و «خارجی» (عمدتاً غربی)، یک میل صرفاً «القایی از طرف ماهواره‌ها»، «توطئه دشمنان و بیگانگان» و «غیرطبیعی» و در یک‌کلام «برون‌زاد» است که تأکید بر جمله «رفاه حق مردم است» تنها یک تزیین فریبنده برای آن است؟


به‌بیان‌دیگر، آیا می‌بایست از این دو رویکرد یکی را انتخاب کرد؟ آیا اگر آرمان‌هایی همچون عدالت، استقلال، پیشرفت درون‌زاد و مانند آن را می‌پسندیم، بایستی هرگونه تفکر مبتنی بر رفاه مادی را بیگانه بدانیم و کمر همت به قلع‌وقمع آن ببندیم؟ خلاصه این‌که آیا دین (و همه آرمان‌های مقدس ذیل آن) با دنیا (و بهره‌مندی‌هایش) در تناقض و تعارض است؟


با این توضیحات شاید تقابل ذکرشده در حوزه بهداشت و درمان آشناتر به نظر برسد: انگار این همان مناقشه‌ای است که در حوزه‌های دیگر مثل حجاب و عفاف، سینما و کتاب، بین اخلاق و آزادی، بین عدالت و رفاه، ملاحظه محیط‌زیست یا حظ بردن از مصرف بی‌قید، اقتصاد داعیه‌دار مبارزه با فقر و اقتصاد بازار آزاد و مانند آن داشته‌ایم. حتی سوز این آتش در تربیت فرزندانمان، در تفاوت‌های بین نسلی و انتقال ارزش‌ها هم ما را سوزانده است: «آیا انتقال ارزش‌ها با آزادی و حق انتخاب فرزندان مغایرت ندارد؟»


به‌عبارت‌دیگر، می‌توان گفت این تعارضی است که با گوشت و پوستمان در همه عرصه‌های زندگی، از روزمره و خانواده گرفته تا اداره جامعه، مسائل فرهنگی، اقتصاد کلان و غیره با آن دست‌وپنجه نرم کرده‌ایم.


بااین‌حال نگاهی به مناقشات روزمره در فضاهای اجتماعی، رسانه‌ها و حتی مذاکرات درون حاکمیت و احزاب نشان می‌دهد که مواجهه با این تقابل به‌ویژه در حوزه‌های فرهنگی و ارزشی خیلی زود رگ غیرت‌ها را متورم می‌کند، یک‌بار به اسم دفاع از ارزش‌های اسلامی و بار دیگر به بهانه پایبندی به علم و فناوری روز دنیا و بحث‌ها را به مجادله و اتهام‌زنی به همدیگر (به بی‌دینی و مزدور اجنبی بودن یا متحجر و مستبد بودن) می‌کشاند و عملاً راهی به‌جایی نمی‌برد. بنابراین شاید بتوان امیدوار بود که در حوزه بهداشت و درمان، که حوزه‌ای خنثی‌تر و ظاهراً کم‌خطرتر به نظر می‌رسد، بتوان بحث را به شکل سالم‌تر و سازنده‌تری پیش برد. شاید بتوان از در سیاست‌گذاری در حوزه بهداشت و درمان وارد شد و اجازه داد که «گفتگو» جای حذف کردن یکدیگر را بگیرد. گفتگویی که رونق آن به معنای پیشرفت و جلو رفتن است و نبودش، چیزی نیست به‌جز تخریب و درجا زدن؛ یا در نقطه شعار دادن متوقف ماندن، یا در نقطه سرسپردگی به پیشرفت‌های دیگران باقی ماندن.


در نوشتارهای بعدی، این گفتگو را دوباره در فضای بهداشت و درمان در پی خواهیم گرفت، البته با این هشیاری که موضوع محدود به این عرصه نیست و موضوعی عمیق، ریشه‌دار و صدالبته چندلایه‌ای است.

 

اندیشگاه سرو از نظرات همه صاحب‌نظران دراین‌باره استقبال می‌کند.

 

 

اندیشگاه سرو - فرنوش صفوی‌فر